غرق كردن
2008/04/05
سلام
مي خواهم حرف هايم را مثل سنگي به پايم ببندم و خودم را غرق كنم
همين! مال هيچكس نيست!
یکی از مدام بارانهای بیسرایش به تنگ آمده …. در فکر تعویض چشمها
سلام
مي خواهم حرف هايم را مثل سنگي به پايم ببندم و خودم را غرق كنم
همين! مال هيچكس نيست!
یکی بود
هیچکس نبود
دروغ بود
اما راست بود
به هر حال
یکی بود
حالا نیست
هیچکس نمیتونست پشت حجاب رو ببینه
تا اینکه پشت حجاب بارون گرفت
و اون فکر کرد که با دونههای نمِ بارونش اینجا یه تسبیح درست کنه
این همون بارون تسبیح شده است
2008/04/05 at 2:29 ب.ظ.
آهااااااااااااااااااااي كمك
كسي مرا نجات دهد………
2008/04/05 at 3:22 ب.ظ.
بعضی وقتها انسان نمی خواد ولی با حرفاش غرق میشه…
شرمنده دسترسی بهت ندارم که کمکت کنم.دی:
عليك سلام
آره اما من از اونهايي هستم كه خودم هم ميخوام غرق بشم
عاشقان را بگذاريد بنالند همه
مصلحت نيست كه اين زمزمه خاموش شود
همين!
2008/04/05 at 3:42 ب.ظ.
سلام
نمي دونم چي بگم ولي خب اميدوارم شناگر خوبي باشي./
همين
مال
من و حسن!!!
سلام
آره . هيچي نگي بهتره تو كه هيچي نمي دوني
برو بابا من ميخوام غرق بشم تو ميگي شنا كن؟!!
همين!
2008/04/05 at 7:00 ب.ظ.
پس چرا وبلاگ زدی؟
نکنه میخوای تو اینترنت غرق شی؟:D
عليك سلام
اينترنت كه هيچي اونترنتم جاي غرق كردن من رو نداره
نه اينكه من بزرگم اينجاها كوچيكه
همين!
2008/04/06 at 5:27 ق.ظ.
سلام آقای سرگیجه … ای بابا خیلی بیکاری فکر کنم … یه رفیقی داشتیم همیشه می گفت » چیه باز خوشی زده زیر دلت » در کل …
بیچاره اون جایی که می خوای توش غرق بشی . :d
🙂
سلام
هر چي شما بفرماييد
همين!
2008/04/06 at 7:50 ق.ظ.
سلام
گاهی غرق شدن در افکار و خاطرات گذشته شاید خوب باشد با این که گاهی دردناک است. نمی گویم شناگر خوبی باشید چون حتا شناگر خوب هم گاهی نمی داند در چنین دریایی که پر از حرف است چگونه شنا کند، مگر این که همان کس ازش کمک
خواستید و گفتید:«آهااااااااااااااااااااي كمك
كسي مرا نجات دهد……» بتواند خوب دستتان را بگیرد و از غرق شدن نجات دهد که اگر چنین کسی نباشد باید در افکار گذشته غرق شد…شکر خدا با توکل بر خدا و کمک های او خیلی کم برای بندگان پیش می آید…
سلام
اصلا همين درد است كه خوب است . من شنا را دوست ندارم .
او نمي شنود
خدا كند همين طور باشد
همين!
2008/04/06 at 9:41 ق.ظ.
سلام
منو هم به سنگت می بندی؟
خواهش میکنم……..
خب؟
سلام
تا حالا فكر شريك رو نكرده بودم
نه
از همه شراكت ها فراريم
نه
من خاطره شيريني از با هم مردن ندارم
همين!
2008/04/06 at 10:22 ق.ظ.
سلام
خب ببندید! بالاخره کمک می خواهید یا به حال خودتان بگذاریمتان؟ من حرف های سنگی را دوست ندارم. حرف باید مثل پر باشد! تا بال پروازت شود.
سلام
اصلا همون پروازه كه ادم رو سنگ ميكنه
شما ؟؟؟ رها كنيد من رو به حال خودم باشم
اي كه دستت مي رسد ؛ كاري بكن
همين!
2008/04/07 at 7:10 ق.ظ.
من شنا کردن نمی دانم…
سلام
نگاه كردن كه ميداني ؟!
بايست و تماشا كن!
همين!