اشك و رسوايي

2008/08/21

سلام

اگر بگويم باز به ياد تو افتاده‌ام دروغ است
معلم فارسي‌مان و همه‌ي ديگر معلمانم فقط همين را خوب يادم داده‌اند كه «ياد هميشگيِ تو ديگر خطورنمي‌خواهد»
براي تو گريستن هم بهانه و وقت نمي‌شناسد
براي تويي كه هميشه در ذهن و دل مني ديگر به ياد افتادن چه معني دارد؟!
دوباره كاشان!
من و امتحانات شهريور ماه . اما شهريور و خرداد و هيچ‌يك ازماه‌هاي شلوغ زندگي نمي‌توانند تو را از ذهن من بيرون كنند
مي‌گفت امتحان الهي دو فصل دارد
فصل راحت و فصل سخت
برخي فصل راحتي (وصال يا شايد هم سيري) يارند و فصل سختي همه چيز را فراموش مي‌كنند
برخي هم فصل سختي (دوري يا شايد هم گرسنگي) يارند و از تو استمداد مي‌كنند اما وقت راحتي فراموشت مي‌كنند
خوب شد اين همه درس خداشناسي خوانده‌ام . حالا آنقدر بلدم كه بتوانم تو را هيچ فراموش نكنم .
آنقدر كه لااقل گاهي به خودم طعنه بزنم كه» ظاهرت پرچم باطن و باطنت جان ظاهرت» نيست…!
آنقدر كه خورده بگيرم به خودم از اين‌كه حضور تامت را درك نكرده‌ام و تلاش مي‌كنم براي رسيدن به همه چيز ؛ وصال ، سيري ، دوري ، گرسنگي ، ظاهر ، باطن ، حضور و…
هر طور كه دوست داري نگاه كن . من نگاه كردنت را دوست دارم با همه‌ي طرزهايش و همه‌ي عينك هايت …
من دوستت دارم
اين روزها خيلي خسته ام
رد شدن محتاطانه‌ي دوستان از جلوي در حجره‌اي كه از آمدن مزاحم قبلي نيمه باز مانده و سرك‌هاي به زعم خودشان يواشكي و علاقه‌ي بي حدي كه نشان مي‌دهند به تماشاي صحنه‌ي تكراري دراز كشيدن من و شعر خواندنم آن هم با جريان اشك هايي كه هيچ اختيارشان را ندارم …. عجيب رسوايي برايم به بارآورده
حالا حق دارم خسته باشم؟
همان داستان جذام است و بوي كافور

همين! مال هيچكس نيست!

25 Responses to “اشك و رسوايي”

  1. نمك Says:

    سلام
    از اونجايي كه تازه به روز كردم نخواستم اين رو پست كنم اما خوبه از اونجايي كه براي كامنت هاي وبلاگم بيشتر از مطالبش ارزش قائلم . در قالب يك كامنت يك مطلب را بنويسم
    خانم گلشيفته فراهاني ممنوع الخرووج شد
    برخي آقايون اعتراض كردند و صداشان گوش فلك را كر كرده
    من جمله آغاي ابطحي (وب نوشت)
    كامنتي براشون گذاشتم كه احتمالش رو دادم مثل كامنت هاي قبليم تاييد نشه
    خواستم اين جا در موردش بنويسم
    خوبه كه اجازه بدهيم تا تكليف درآمد توليد و صادرات نفتمون مشخص بشه بعد به فكر توليد و صدور فاحشه هاي(عذر مي خوام از همه خصوصا خانم فراهاني) هاليوودي باشيم
    من اگر به جاي برادر خانم فراهاني بودم از اونجايي كه ايشون رو بي حد دوست دارم ( البته بازيشون رو) بهشون اجازه نمي دادم حالا كه ايشون مسند بازيگري نقش مادر ايراني رو داشته اند با توجه به قداستي كه براي مقام مادر قائلم ايشون بروند و كنار يك بي دين در فضايي به مراتب بي دين تر از فضاي سينماي ما به بازي بپردازند
    رسما ممنوع الخروج شدن ايشون رو تاييد مي كنم
    همين! مال هيچكس نيست!

  2. فرشته Says:

    سلام
    واقعا خسته نباشید:)
    دل و نگاه خسته را خسته می فهمد!
    یا علی!

    سلام
    شما هم خسته نباشيد با اين حساب
    هر چند هر خستگي بويي داره
    دل بده ببين بوش رو مي شنوي؟
    كم پيدا بودنتون داشت من رو نااميد مي كرد كه پست آخر وبلاگتون رو دقيقا در مورد من نوشتيداااا
    همين!


  3. تویی که حاضری هر طوری که میخواد نگاهت کنه رو تحمل کنی ..تحمل که هیچ ..در واقع خواهان نگاهشی …تحمل خستگی دردی نیست برای برشمردن …

    سلام
    از حجب خودم خياليم نيست
    از منقوبيت او بيزارم
    به زودي ادرس وبلاگم را به نقاب تغيير مي دم تا ببيني چقدر از نقابش بيزارم
    دوستش دارم
    همين!


  4. خستگی ای که شاید ناشی از نگاه های محتاطانه ی دیگران ِ بی فهم باشه …

    سلام
    نگاه هاي محتاطانه‌ي ديگران ظهور نگاه نكردن اونه
    كاش حرفم رو مي تونستم بگم
    همين!


  5. خوش به حالش!
    حرف رو باید زد
    درد رو باید گفت
    پس بگو
    حتی شده باحجاب
    و یا با یک نقاب
    همین!

    سلام
    شب‌هاي وصل همه‌اش كسي به من مي‌گفت نگو
    وحالا فهميدم آن شيطان بود
    از نگفتن پشيمانم
    از نديدن
    از…
    راستي مبارك باشد
    به قائده‌ي وصل من و او خوشحال شدم
    همين! مال هيچكس نيست!


  6. گلشیفته…میم مثل مادر…هالیوود…
    کاش در نقش مادر…نه کاش مادر ایرانی نبود.

    سلام
    بهله
    نمی دونم چرا گاهی نمی فهمیم که چه وظایف سنگینی بر عهده مونه
    به هر حال خدا به خیر کنه
    همین!

  7. At Says:

    با این کامنت میشه گفت به کامنت ها جهت دهی کردید !
    ولی من می خوام درباره خود پست بگم !

    یه سوال جدی برام مطرح شد : شما درس حوزوی هم می خونید؟

    نمی دونم چرا یاد او ن پست افتادم که گفته بودید دلم می خواد یکی از اول نوشته هام رو بخونه !!

    ضمنا اطاعت امر شد. قصور فقط فراموشی بود .همین !

    یا حی !

    سلام
    فرقی نمی کنه
    حرف زدنی را باید زد
    چقدر جدی …!!! بعله من حوزوی هستم
    خب دلم می خواد . عیبه؟!
    موفق باشید
    همین! مال هیچکس نیست!

  8. صوفي Says:

    سلام .
    همين كه » هميشه » هست ، فراموشش مي كنم . انگار عادت شده بودنش ، » هميشه » بودنش .
    و اين اشكها … كاش جاري مي شد و رسوايي مي آورد . به جاري نشدنش هم عادت كرده ام …
    عادتها هم خستگي مي آورند ، نه ؟

    سلام
    عادت کنیم عادت نکنیم
    قبلا از عادت و مضراتش گفته ام
    از شهامت و رسوایی هم گفته ام
    اصلا حرف های زدنی را زده اند
    از بی عملی خسته شده ام
    همین!

  9. صوفي Says:

    صاحب اگر » بزرگ » باشد ، ناخودآگاه حس » كوچكي » را القا مي كند .
    و ما كوچكها ، اين » كوچكي » را » هيچي » مي پنداريم .
    شايد هم آنقدر كوچكيم كه » هيچ » پنداشته مي شويم ، از طرف خودمان .
    اما اگر » هيچ » بوديم ، همين حس » هيچي » را هم نداشتيم .

    سلام
    دکتر علی عزیز کتابی برای گروه سنی کودکان نوشته اند که عنوانش خاطرم نیست
    اما به قول آن بزرگوار در همون کتاب ما همه صفریم که باید کنار یکِ عالم قرار بگیریم
    این صفر خودش هیچه اما کنار یکِ احد و واحد عالم که قرار می گیره هویت پیدا می کنه
    اون وقت دیگه می تونه به خودش بباله کهعبد چنین مولاییه
    موفق باشید
    همین!

  10. نحل Says:

    سلام
    به قولا:

    اما

    با اين همه

    تقصير من نبود

    که با اين همه …

    با اين همه اميد قبولي

    در امتحان ساده تو رد شدم

    اصلا نه تو ، نه من !

    تقصير هيچ کس نيست

    از خوبي تو بود

    که من

    بد شم !
    ————————
    این روز ها وصف حالمان شده این:
    هر چه گشتيم در اين شهر نبود اهل دلي
    که بداند غم دلتنگي و تنهايي ما

    سلام
    خواستم بگویم گشتم نبود ، نگرد نیست
    اما دیدم انگار این جا همه اهل حالند
    نمیبینی نحل جان ؟
    اونی که مال هچکس نیست ، همینه . نه تقصیر
    همین! مال هیچکس نیست!


  11. سلام…
    خوش به حال شما با این دل تنگتون …
    برام خیلی دعا کنید …
    فکر کنم دیگه رسما دارم از دست میرم !
    یا علی …

    سلام
    دلِ تنگ که خوشی احوال نمی خواهد
    دلِ تنگ لب تشنه می خواهد و گونه ی یار….
    محتاجیم
    همین!


  12. ُسلام رفیق

    اولین باره میام به بلاگت

    قسمت رو ببین شایدم حکمت

    برای دعوا اومده بودم

    از بلاگ آقای دکتر بوترابی رده پات رو گرفتم… راستش کامنتت رو خوندم .. خیلی عصبانی شدم.. می دونی من آقای دکتر رو خیلی دوست دارم وقتی کامنتت رو خوندم از دستت شاکی شدم که چقد راحت بهشون جسارت کردی

    اومدم تو بلاگت …

    همه چی عوض شد

    نشستم نوشته هات رو خوندم .. خیلی جاها فکر کردم .. خیلی جاها بغضم ترکیدو ….

    چه آرام می خندی .. چه آرام می گریی .. دلم را سخت می لرزانی .. هوای ….

    سلام
    خیلی خوش اومدید به کلبه ی فقیرانه ی ما
    به هر حال ما و آقای دکتر(مگه خودشون توی توضیحات وبلاگشون نفرمودند بهشون دکتر نگیم؟) آبمون توی یک جوی نمیره
    هر چند من هم اگه دوستشون نداشتم براشون کامنت نمی گذاشتم
    به هر حال به نظر من ایشون خیلی دچار اشتباه هستند و من دوست دارم به هر بهونه و تلنگری ایشون راه را پیدا کنند
    الهی حول حالنا الی احسن الحال….
    موفق باشید اما سراسر این نوشته ها بغض است وفکر….
    همین!


  13. از هیاهوی این همه رهگذر خسته ام

    از شکستن این همه دل خسته ام

    از تو از من خسته ام

    می خواهم در غربت خودم تنها باشم

    آخر از با تو بودن خسته ام

    سلام
    این خستگی تبرکه
    وقتی خسته شدی وقت مقاومت تموم میشه
    حالا دیگه با این همه خستگی باید استقامت رو شروع کنی
    به به . بهونه ی دیدن چشمات چقدر برای استقامت بهونه ی شیرینیه…
    همین!


  14. گاه و بیگاه سراغی از ما بگیر

    هر چند از دیوانه و دلتنگی مثل من سراغ گرفتن ندارد

    نفس نفس یک کلمه

    موقع رفتن من ِ

    بازم سلام
    چشم حتما
    ما برای دوستی دنبال بهانه ایم
    شاید باورش برای امثالدکتر سخت باشه اما ما دستمون برای فشردن دستی به دوستی پر می زنه…
    کلاغ …پر
    دست ها …. پر
    همین!

  15. رضوان Says:

    هنوز هم حلال زاده ای
    نیاز به نامت هم نیست
    به ذهن که خطور شوی, پیدایت می شود!

    اینو خیلی وقت پیش نوشته بودم. جملات اول این مطلب منو یاد این دل نوشته انداخت.

    سلام
    شرمنده ام که وقتی پیدا بودنت را در زندگیم احساس می کنم تازه می فهمم باید لااقل به ذهنم گاهی خطور کنی
    مقصرم
    خیلی زیبا نگاشته بودید
    لذت بردم
    همین!

  16. رضوان Says:

    راستی یه سوال بی ربط:
    این نقوش کوچولوی سنتی که کنار اسم هر کامنت گذارنده ای حک میشه روی چه حسابیه؟ شانسیه؟
    مال من همیشه یه نقش سبز بوده. و همیشه کنجکاو بودم بدونم حکایتش چیه.

    سلام
    دست کار وردپرسه.
    ما از این کارا بلت نیسسیم
    خودم هم خیلی دوستشون دارم
    خب شما نیست که خودت سبزی وردپرس واست نقش سبز از خودش دروکرده
    همین!


  17. بسم رب المقاومة.
    سلام و درود خدا بر نیک اندیشان و انصار حزب الله.
    تارنمای حماسی هنرجنگ، با سبکی نوین، مجددا آغاز به کار نمود.
    با اولین ضربه به بدنه رژیم صهیونیستی به واسطه آگاهی شما عزیز گرامی،
    از تشکیل صهیونیسم و دولت اسرائیل، به روزیم.
    مهم حضور شما و خواندن مطلب است، نه صرفا نظر دادن!
    حزب الله پیروز است/ بسیجیان ضدصهیونیسم/ هنرجنگ.

    سلام
    موضوع مهمی برای مطالعه است
    حتما به جهت کسب معارف نیک مقاومت خدمت می رسیم
    امیدواریم ما و همه دوستانی که به بهانه ی این کامنت مشرف حضور شما می شویم دست خالی برنگردیم
    همین!

  18. سيمرغ Says:

    سلام داداشی قربون محبتت
    نه
    ممنونم که حرف دلتو میزنی با من!
    همین درسته
    ممنونم
    راسی: فونت تو خیلی ریزه یا دستگاه من مشکل داره نممیتونم بخونم نوشته هاتو….

    😦

    سلام برادر عزیزم
    حرف اگه حرف دل باشه کسی رو نمی رنجونه
    تو که گلی عزیزم
    تو از حرف های این گِل ما هم نمی رنجی
    توی سیستم خودم که درسته
    تا حالا هم کسی نگفته
    فکر کنم سیستمت رو باید یه تنظیم کوچیک کنی
    مخلصیم
    همین!


  19. سلام حق!

    سلام علیکم
    خوبی عزیزم؟
    همین سلام هاست که می ماند . نه؟!
    همین!

  20. سيمرغ Says:

    من ولي تمام استخوان بودنم
    لحظه هاي ساده ي سرودنم
    درد مي کند
    انحناي روح من
    شانه هاي خسته ي غرور من
    تکيه گاه بي پناهي دلم شکسته است
    کتف گريه هاي بي بهانه ام
    بازوان حس شاعرانه ام
    زخم خورده است

    سلام
    این چن وقته خیلی دلم هوای قیصر کرد…………….
    دیروز و هوای شرجی و من و قیصر!
    بیشتر از یکماه بود که نرفته بودم مزارش….

    سلام
    دل ما چه کند که هنوز نمی دانم هوای که را کرده؟
    خوب است که یک مزاری داری
    خدا این مزار را به کسانی که شاید روزی دلشان برای ما تنگ می شود بدهد
    همین!

  21. مرتضي Says:

    سلام.اینجا(مشهد) به یادت هستم.

    سلام
    وظیفه اته
    سلام ما رو برسون
    قربونت
    راستی اونجا هم ادم بشو نیستی و نمی خوای دست از سر نت برداری؟
    برو حرم صفا کن
    ول کن این نت رو
    داداش دلم برات خیلی تنگ شده
    همین!


  22. وصال ، سيري ، دوري ، گرسنگي ، ظاهر ، باطن ، حضور و…
    این همه درس را یک آلزایمر حریف است !! خدایی نکرده …
    کاش نبض میزد روی مردمکهای چشم مان … خطهای دستمان … رگ گردنمان . مدام میزند اما چون عیش مدام است فراموش میشود ! ممنون از لطفتون . من نسبتی با فرخنده یا خالقش ندارم ! اما با خودم نسبت دارم !!

    سلام
    فراموشی نعمتیه که خیلی وقتا آرزوی اون رو می کنم
    آخ….
    آخه توکا نیستانی و خواهرشون مانا برای من شخصیت های مهمی هستند
    کلا همین جوری….
    نسبتتون رو با خودتون عشقه….
    همین!


  23. راستی ادرس ایمیلم که اینجا هست !

    سلام
    میبنی حواس پرت رو….
    انگار اونقدرا هم از نعمت آلزایمر بی نصیب نیستیم…
    اما نمی دونم چرا این نعمت برای فراموشی جذبه ی یک نگاه کاری نمی کنه….
    ….
    همین!


  24. سلام و عرض ادب

    «ترسم که اشک در غم ما پرده در شود…»
    …مرا چه به اینکه فکر کنم زمینی نوشته اید یا آسمانی؟!
    پس بی خیال می شوم و می روم سراغ زمین و آسمان خودم!

    ياد او خطور نمی خواهد که این روزها مهمان که نه! صاحبخانه ی ذهن و دل شده است! و پر از آشفتگی ام که این یاد ناخوانده! تنها خطی است که مرا به آسمان می رساند. چه بد!
    من از خودم می ترسم…
    پر شده ام از رسوایی های مکرر؛ حتی بدون اشک!
    چه می شود کرد؟! آخر هم:
    » وین راز سر به مهر به عالم سمر شود»!

    برقرار باشید بزرگوار!

    سلام
    خسته نباشيد
    چه فرقي مي كند اصلا مگر از بالاترين نقطه ي اسمان تا پست ترين نقطه ي زمين چقدر فاصله است؟
    همه اش يك وجب
    اصل رسوايي است ؛ اشك بهانه است
    گاهي با خنده هم مي شود رسوا بود
    همين! مال هيچكس نيست!

  25. رضوان Says:

    این ورد پرستون خییییلی خوش سلیقه س !!
    :دی

    سلام
    نه به خوش سليقگيه اون آقا پسر همكارتون
    همون كه ….
    بلاخره انتخابشون گواهي ميده كه خيلي خوش سليقه بودند ….
    همين!


برای سيمرغ پاسخی بگذارید لغو پاسخ